کد خبر: ۱۱۳۳۵۱
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۰
محمدرضا چمن نژادیان

شطرنج اجماع ساز خطرناک غربیان و شور ذوقی توده ای نامدنی ما 

شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :

تاریخ تحولات چند قرن و دهه های اخیر به همه کسانی که می خواهند متفکرانه برنامه ریزی کنند و عاقلانه برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب عمل نمایند. درس و تجارب های بسیاری از بازی های متعدد حکمرانی سیاسی ، مدیریت بحران‌های برون و درون ، جنگهای داخل و خارج، چگونگی کسب قدرت، شکست و پیروزی حتی سلطه بر دیگران را آموخته است. دنیای غرب از لابلای چنین حوادث و بحران‌های فرآیندگرای خوب و بد در چندین قرن گذشته ی پسا رنسانس و مدرنیته بیرون آمده است. علاوه بر بهره گیری از تجارب تلخ و شیرین جنگهای خونین ایدئولوژیکی با ایدئولوژی مذهبی کاتولیکی، اقتصادی مرکانتیلیستی و سیاسی استعمارگری برای گسترش امپراطوری خود درسها گرفته است. و اندیشکده و پژوهشکده های مختلف علمی مطالعاتی راهبردی حکمرانی، جامعه شناسی ، روانشناسی، ژئوپولتیکی و اکونومیکی را برای خود، رقیبان و رفیقان تاسیس و بکار گرفته است. بنابراین هر کس می خواهد از رفاقت، رقابت و تقابل با دنیای غرب خاصه استعمار پیر و سیاست روباه صفتان انگلیسی و امپریالیسم آمریکایی سلطه گر یکی از سه گزینه را برای زندگی در جامعه ی جهانی، مبارزه و مماشات برگزیند. لاجرم باید مطالعات دقیق کارشناسانه و شناخت میدانی عمیق  نسبت به چگونگی حیات، قوام و فلسفه ی وجودی غربیان به سر کردگی ظاهری آمریکا و باطنی انگلیس داشته باشند. انقلاب اسلامی ایران که خود توده ای خارج از قواعد مرسوم مدرنیته و مدرن حکمرانی مکاتب سیاسی با رهبری کاریزماتیک مذهبی و گوش به فرمانی تحقق یافت. و ملت ایران که با شور ذوقی مذهبی و شعور تعبدی سنتی تکلیفی پای به انقلاب اسلامی گذاشته بود. بدون اینکه نگاه ساماندهی شده ی مدنی یا تشکیلاتی به خواستگاه ایران در دنیا مدرن ،توسعه مملکت و مطالبات شهروندان ایرانی در دهکده ی جهانی داشته باشند: 
 اولاً: کمترین مطالعات مدنی و سازمان یافته  پیرامون چرایی، چگونگی و چه شدن سرنوشت برای انقلاب کردن را نداشتند.
ثانیاً: مطالعات عمیق و رویکردی آگاهانه بجز شناخت حسی و سطحی به مظاهر غربی از فلسفه ی وجودی و چگونگی روابط با دول شرقی، غربی و اسلامی به ویژه دنیای غرب هم نداشت.
ثالثاً: بدون نقشه ی راه خاص برای دوستی، رقابت و دشمنی با دول در دنیای مدرن حول توسعه و ترقی مملکت به وادی رقابت، تقابل و تخاصم با مظاهر حکمرانی، منافع و روابط دنیای سیاست ورزی خاص غرب و آمریکا مبادرت ورزیده شد.
 برخلاف جریان توده ای، حکمرانی تکلیفی و احساسی که در انقلاب اسلامی حاکمیت گرفت. و به مرور منتهی به رقابت، تخاصم و درگیری با منافع و امنیت ملی ایرانیان و غربیان در نهایت منجر به جنگ با آمریکا گردید. اما غربیانی که برون آمده از طوفانهای سهمگین حوادث تاریخ بوده و هستند. مانند گرگهای باران دیده در بحران‌های بسیار وحشتناک داخلی و خارجی بخصوص جنگهای داخلی و بین المللی حیات و قوام یافتند. و انتخاب نوع بازی و شیوه های بازی را بخوبی برای رفاقت، رقابت و تقابل منتج به نتیجه ی پیروزی ، کسب منافع و امنیت ملی یاد گرفته اند. معمولاً نوع بازی شطرنجی را که محوری ترین نوع بازی بر مدار حوصله، تفکر و تدبر است‌. برای برقراری روابط سه مولفه ای رفاقت، رقابت و تقابل علی الخصوص با نظامها و انقلاب های ایدئولوژیکی مانند کمونیسم، انقلابات ملی و اسلامی  تاکنون انتخاب نموده و بر گزیدند. در این نوع بازی تجربه شده نتایج قابل توجهی را در به زانو در آوردن رقیبان و متخاصمین گرفتند. فروپاشی اتحاد جماهیر کمونیستی شوروی سابق، درگیر نمودن روسیه جدید در جنگ فرسایشی برای دور کردن اثربخشی از منازعات با رقیبان، سرنگونی رژیم های دوست رقیب وانمود شده مانند صدام حسین ،سرنگونی اسد در سوریه و... را می توان نام برد‌. الان شاید یکی اضلاع مهم رفاقت ناپذیری مطابق میل با رقابت تحریکی احساسی مدیریت شده ی داخلی، خارجی صهیونی شاید روسی  و درگیری مستقیم نیم قرن اخیر با غرب و آمریکا تا به امروز ایران اسلامی باشد. که غربیان حوصله محورانه با ترفندهای متعدد مطالعه شده و بازی شطرنجی برگزیدند. و در صدد کیش و مات انقلاب اسلامی از طریق اجماع سازی بین المللی، منطقه ای و تضعیف در درون می باشند. بنابراین در شرایط امروزی که غربیان بطرفیت نیابتی خود یعنی رژیم صهیونیستی بخشی از بازی را تاکنون پیش برده اند. بازوان بازدارنده ی منطقه ای ایران اسلامی را ناکارآمد و قطعنامه های بین المللی را مجدداً با پیکره ی زخمی واجب  التیام کشورهای اسلامی و عربی یعنی فلسطین و غزه فعال کرده است. باید سران جمهوری اسلامی ایران و شورای امنیت ملی با دیپلماسی فعالانه سخت مواظبت کنند. تا در دام درگیری همه جانبه ی بین المللی  و تمام کننده ی صدام ساز نیفتند.

زیرا هم حوصله ی غرب ترامپیسم برای نتیجه ی نهایی و هم شرایط فرآیند محورانه ی نتیجه بخش بین المللی در حال تکمیل شدن می باشد. بنظر می رسد بازی شطرنج طولانی موش و گربه ی ایران اسلامی با آمریکا و غربیان از راه فعال شدن مکانیسم ماشه یا اسنپ بک، التیام بخشی دردهای عربی اسلامی با تعیین تکلیف جنگ غزه، آینده ی دولت مستقل فلسطین با محوریت آمریکا و انگلیس، فعال شدن استخوان‌های رها شده در زخم تاریخی دروان استعمار و اختلافات منطقه ای بر سر جزایر سه گانه ی ایرانی  به محدوده ی کیش و مات تاریخی انقلاب اسلامی علیه ملت ایران و نظام اسلامی رسیده است. فلذا ایران اسلامی و حکمرانان داخلی با دیپلماسی بین المللی باید هوشیار و هوشمندانه عمل نمایند. تا هم در ابعاد مختلف مولفه های اقتدار و قدرت اعم از توان حکمرانی پویا، نظامی،  فرهنگی و اقتصادی به ویژه حفظ و انسجام ملی قوی تر شوند. و هم بهانه های دوست پسندانه اما دشمن ساز و دشمن دل شاد کن با مایوس کنندگی ملت را در سطوح محتلف داخلی و خارجی به دنیای خصم غربی صهیونی، آمریکاییان و حاکم بد عهد کج فهم منطقه ای  ندهند.

نظرات بینندگان